امیرمحمود جون بابا

زود باش بابا

 قرار بود بود بريم سينما فيلم شاهزاده روم را ببينيم من مشغول کاری بودم که امير محمود و مادرش حاضر شده بودند و من هنوز حاضر نشده بودم امير محمود داد مي زد بابا زود باش  بابا زود باش  زود نمي باشي ؟ که من از خنده روده بر شدم جالبش اين بود باز اين جله را تکرار مي کرد زود نمي باشي ؟؟؟   ...
27 آبان 1394

رفتم که رفتم !

چند وقتيه امير محمود تا ناراحت مي شه قهر مي کنه و بي هيچ حرفي مي ره تو اتاق خودش ، ديروز هم سر چيزي قهر کرده بود و رفته بود تو اتاقش من هم به مادرش گفتم اين چه اخلاقيه امروز نرو دنبالش ، بعد از چند دقيقه گفت : بابائي بگو معذرت مي خوام چرا نمي گي تا گفتم باباجون معذرت مي خوام دويد و اومد تو بغل من و گفت بابائي بخشيدمت ! برام جالب بود مثل اينکه قهر کردن هم شده بود بازيش !     ...
27 آبان 1394

بهترین نرمشهای صبحگاهی برای تقویت و سلامت بدن

از امروز شروع کنید  لازم نیست حتماً به باشگاه بروید تا بدن خود را ورزیده کنید. تمریناتی که در ادامه معرفی خواهیم کرد، توسط یکی از کارشناسان تناسب‌اندام مطرح به نام Amy Dixon پیشنهاد شده‌اند. این تمرینات تک‌تک ماهیچه‌های بدن را درگیر کرده و بدون نیاز به دستگاه‌های بدن‌سازی، چربی بدن را می‌سوزانند.   کرانچ دوچرخه این حرکت باعث می‌شود بخش مرکزی بدن، داغ شود؛ زیرا به تثبیت و گردش عمقی شکم نیاز دارد. همچنین این حرکت باعث تحریک فیبرهای ماهیچه‌ای بیشتر در ماهیچه‌های راست و اریب شکم می‌شود. حرکت چمباتمه یکی از تمرینات بسیار طبیعی و مه...
8 آبان 1394

تولد امسال گلم

دیشب شب تولد امیر محمود بود ولی چون مصادف با هشتم محرم شده بود برای جشن تولد تصمیم خاصی نداشتیم خانمی یه کیک کوچیک مشکی تهیه کرده بود یه زنگ زد که من اگه که می تونم شمعو تهیه کنم اخه امیر محمود فوت کردن شمع رو خیلی دوست داره من هم وقتی که از سر کار امدم تو مسیر همه قنادیها بسته بود به یه بقالی سر زدم سراغ شمع رو گرفتم فقط یه نوع شمع به من نشون داد که سر مزار می زارن تازه بسته 6تائی رو هم باید بخری من که خندم کرفته بود و از عاقبتش و حرفای خانم هم کمی خوف داشتم اعطاش را به لقاش بخشیدم وقتی رسیدم خونه برای خانم تعریف کردم اون کلی آخ و اوخ کرد و گفت که نگرفتی که گفتم نه بابا (با کمی لبخند) چی فکر کردی !! بعد گشتیم دنبال شمع خیلی جالب بود شم...
1 آبان 1394
1